روزی روزگاری، روباهی پوستینی پیدا کرد. جلو رفت و آن را برداشت. خوب نگاهش کرد و با خود گفت: «عجب پوستین خوب و گرمی است. آن را بردارم، به دردم می خورد.»
روباه، پوستین را روی دوشش انداخت و به راهش ادامه داد. در بین راه، گرگی به روباه رسید. با تعجب به او نگاه کرد. جلو رفت و پرسید: «عجب پوستین خوبی داری زندگی امام علی (ع) برگرفته از:کتاب های چهارده مصوم وحرف های پدر ومادر....
ادامه مطلبما را در سایت زندگی امام علی (ع) برگرفته از:کتاب های چهارده مصوم وحرف های پدر ومادر. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : soraghi بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 23:37